منافقان و تغییر قبله (قرآن)نَفَق، ايجاد سوراخى در زمین است كه راه رهايى داشته باشد -همانند سوراخ موش- پايان يافتن و از بين رفتن. نفاق عبارت است از داخل شدن در شرع و دین از راهى و خروج از آن از راه ديگر، اظهار اسلام با اهل آن و مخفى كردن غير اسلام در درون، ظاهر و باطن متفاوت داشتن، دورویی، ریاکاری. [۴]
فرهنگ بزرگ سخن، ج ۸، ص ۷۸۸۲، «نفاق».
نفاق هم در ایمان است، هم طاعات، هم معاشرت با مردم. نفاق اعمّ از ریا است. در این مقاله آیات مرتبط با منافقان و تغییر قبله معرفی میشوند.۱ - اعتراض به تغيير قبلهاعتراض سفيهانه برخى منافقان به تغییر قبله: سَيَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النَّاسِ ما وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كانُوا عَلَيْها قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ. به زودى سبك مغزان از مردم مىگويند: چه چيز آنها را (مسلمانان را) از قبلهاى كه بر آن بودند باز گردانيد؟ بگو مشرق و مغرب از آن خدا است هر كس را بخواهد به راه راست هدايت مىكند. ۲ - تفسیر آیهپیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله مدت سيزده سال پس از بعثت در مکه، و چند ماه بعد از هجرت در مدینه به امر خدا به سوى" بیت المقدس" نماز مىخواند، ولى بعد از آن قبله تغيير يافت و مسلمانان مامور شدند به سوى" کعبه" نماز بگذارند. در اينكه مدت عبادت مسلمانان به سوى بيت المقدس در مدينه چند ماه بود مفسران اختلاف نظر دارند، از هفت ماه تا هفده ماه ذكر كردهاند، ولى هر چه بود در اين مدت مورد سرزنش یهود قرار داشتند چرا كه بيت المقدس در اصل قبله یهود بود، آنها به مسلمانان مىگفتند: اينان از خود استقلال ندارند و به سوى قبله ما نماز مىخوانند، و اين دليل آن است كه ما بر حقيم. اين گفتگوها براى پيامبر اسلام و مسلمانان ناگوار بود، آنها از يك سو مطيع فرمان خدا بودند، و از سوى ديگر طعنههاى يهود از آنها قطع نمىشد، براى همين جهت پيامبر صلیاللهعلیهوآله شبها به اطراف آسمان مىنگريست، گويا در انتظار وحی الهی بود. مدتى از اين انتظار گذشت، تا اينكه فرمان تغییر قبله صادر شد و در حالى كه پيامبر دو ركعت نماز ظهر را در مسجد" بنی سالم" به سوى بيت المقدس خوانده بود جبرئیل مامور شد بازوى پيامبر صلیاللهعلیهوآله را بگيرد و روى او را به سوى كعبه بگرداند يهود از اين ماجرا سخت ناراحت شدند و طبق شيوه ديرينه خود به بهانه جویی و ایراد گیری پرداختند. آنها قبلا مىگفتند: ما بهتر از مسلمانان هستيم، چرا كه آنها از نظر قبله استقلال ندارند و پيرو ما هستند، اما همين كه دستور تغيير قبله از ناحيه خدا صادر شد زبان به اعتراض گشودند چنان كه قرآن در آيه مورد بحث مىگويد: " به زودى بعضى از سبك مغزان مردم مىگويند چه چيز آنها (مسلمانان) را از قبلهاى كه بر آن بودند بر گردانيد"؟ (سَيَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النَّاسِ ما وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كانُوا عَلَيْها). چرا اينها از قبله پيامبران پيشين امروز اعراض نمودند؟ اگر قبله اول صحيح بود اين تغيير چه معنى دارد؟ و اگر دومى صحيح است چرا سيزده سال و چند ماه به سوى بيت المقدس نماز خوانديد؟! خداوند به پيامبرش دستور مىدهد" به آنها بگو شرق و غرب عالم از آن خداست، هر كس را بخواهد به راه راست هدایت مىكند" (قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ). برخی معتقدند مراد از «السفهاء من الناس» منافقان هستند. ۳ - پانویس۴ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۱، ص۲۲۲، برگرفته از مقاله «منافقان و تغییر قبله». |